روش تعامل ما با کامپیوترها و دستگاههای هوشمندمان در مقایسه با سالهای گذشته به طور قابلتوجهی تغییر کرده است. طی دههها، رابطهای انسان و کامپیوتر تحول یافتهاند و از کارتهای پانچ ساده مقوایی به کیبوردها و ماوسها پیشرفت کردهاند و اکنون به عوامل مبتنی بر واقعیت توسعهیافته (Extended Reality) و هوش مصنوعی رسیدهاند که میتوانند همانند گفتوگو با دوستان با ما ارتباط برقرار کنند.
با هر پیشرفت در رابطهای انسان و کامپیوتر، ما به هدف تعامل آسانتر با ماشینها نزدیکتر میشویم و کامپیوترها را در دسترستر و یکپارچهتر با زندگیمان میکنیم.
همهچیز از کجا آغاز شد؟
کامپیوترهای مدرن در نیمه اول قرن بیستم پدیدار شدند و برای وارد کردن دادهها به سیستم و انجام محاسبات باینری به کارتهای پانچ وابسته بودند. این کارتها دارای سوراخهایی بودند که نور از آنها عبور میکرد. اگر نور از سوراخی رد میشد و توسط دستگاه شناسایی میشد، عدد «یک» را نشان میداد و در غیر این صورت «صفر» بود. همانطور که میتوانید تصور کنید، این روش بسیار دشوار، زمانبر و مستعد خطا بود.
این وضعیت با ظهور انیاک (ENIAC) یا «یکپارچهساز عددی و محاسباتی الکترونیکی» تغییر کرد که به طور گسترده به عنوان اولین دستگاه «کامل تورینگ» شناخته میشود و قادر به حل انواع مسائل عددی بود. به جای کارتهای پانچ، کار با انیاک شامل تنظیم دستی مجموعهای از سوئیچها و اتصال کابلهای رابط به یک صفحه برای پیکربندی کامپیوتر برای محاسبات خاص بود، در حالی که دادهها از طریق مجموعه دیگری از سوئیچها و دکمهها وارد میشدند. این روش نسبت به کارتهای پانچ بهبود یافته بود، اما پیشرفت چشمگیری به اندازه ظهور کیبورد الکترونیکی مدرن QWERTY در اوایل دهه ۱۹۵۰ نداشت.
کیبوردها که از ماشینهای تحریر اقتباس شده بودند، انقلابی به پا کردند و به کاربران امکان دادند دستورات متنی را به شکلی شهودیتر وارد کنند. اما با وجود اینکه برنامهنویسی را سریعتر کردند، دسترسی همچنان به کسانی محدود بود که دانش دستورات برنامهنویسی بسیار فنی مورد نیاز برای کار با کامپیوترها را داشتند.
رابط کاربری گرافیکی و لمسی
مهمترین توسعه در زمینه دسترسی به کامپیوترها، رابط کاربری گرافیکی یا GUI بود که سرانجام کامپیوتر را برای عموم مردم قابل استفاده کرد. اولین رابطهای گرافیکی در اواخر دهه ۱۹۶۰ ظاهر شدند و بعدها توسط شرکتهایی مانند IBM، اپل و مایکروسافت بهبود یافتند و دستورات متنی را با نمایش بصری متشکل از آیکونها، منوها و پنجرهها جایگزین کردند.
همراه با رابط کاربری گرافیکی، «ماوس» که به کاربران امکان «اشاره و کلیک» برای تعامل با کامپیوترها را داد. ناگهان این ماشینها به راحتی قابل پیمایش شدند و تقریباً هر کسی میتوانست آنها را به کار ببرد. با ورود اینترنت چند سال بعد، رابط کاربری گرافیکی و ماوس راه را برای انقلاب کامپیوتری هموار کردند و کامپیوترها به بخشی رایج در هر خانه و اداره تبدیل شدند.
نقطه عطف بعدی در رابطهای انسان و کامپیوتر، صفحه لمسی بود که در اواخر دهه ۱۹۹۰ ظاهر شد و نیاز به ماوس یا کیبورد جداگانه را از بین برد. کاربران اکنون میتوانستند با ضربه زدن مستقیم روی آیکونها روی صفحه، بزرگنمایی با نیشگون گرفتن و کشیدن به چپ و راست با کامپیوترهای خود تعامل کنند. صفحههای لمسی در نهایت راه را برای انقلاب گوشیهای هوشمند که با ورود آیفون اپل در سال ۲۰۰۷ و بعدها دستگاههای اندرویدی آغاز شد، هموار کردند.
با ظهور محاسبات موبایلی، تنوع دستگاههای کامپیوتری بیشتر تکامل یافت و در اواخر دهه ۲۰۰۰ و اوایل دهه ۲۰۱۰ شاهد ظهور دستگاههای پوشیدنی مانند ردیابهای تناسب اندام و ساعتهای هوشمند بودیم. این دستگاهها به گونهای طراحی شدهاند که کامپیوترها را در زندگی روزمره ما ادغام کنند و امکان تعامل با آنها از طریق روشهای جدید مانند حرکات ظریف و سیگنالهای بیومتریک فراهم شده است. برای مثال، ردیابهای تناسب اندام از حسگرها برای پیگیری تعداد قدمها یا مسافت دویدن ما استفاده میکنند و میتوانند نبض کاربر را برای اندازهگیری ضربان قلب پایش کنند.
واقعیت توسعهیافته و آواتارهای هوش مصنوعی
در دهه گذشته، اولین سیستمهای هوش مصنوعی نیز پدیدار شدند که نمونههای اولیه آنها شامل سیری اپل و الکسای آمازون بود. چتباتهای هوش مصنوعی از فناوری تشخیص صدا استفاده میکنند تا کاربران بتوانند با استفاده از صدای خود با دستگاههایشان ارتباط برقرار کنند.
با پیشرفت هوش مصنوعی، این سیستمها پیچیدهتر شده و بهتر میتوانند دستورات یا سوالات پیچیده را درک کنند و بر اساس زمینه موقعیت پاسخ دهند. با چتباتهای پیشرفتهتر مانند ChatGPT، امکان گفتوگوهای واقعی با ماشینها فراهم شده و نیاز به هرگونه دستگاه ورودی فیزیکی از بین رفته است.
اکنون هوش مصنوعی با فناوریهای نوظهور واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) ترکیب شده تا تعاملات انسان و کامپیوتر را بیشتر بهبود بخشد. با واقعیت افزوده، میتوانیم اطلاعات دیجیتال را با superimposing آنها بر محیط فیزیکیمان در اطراف خود وارد کنیم. این امکان با استفاده از دستگاههای واقعیت مجازی مانند Oculus Rift، HoloLens و Apple Vision Pro فراهم شده و مرزهای ممکن را بیشتر جابجا کرده است.
واقعیت توسعهیافته یا XR، جدیدترین نسخه این فناوری است که روشهای ورودی سنتی را با ردیابی چشم، حرکات و بازخورد لمسی جایگزین میکند و به کاربران امکان میدهد با اشیاء دیجیتال در محیطهای فیزیکی تعامل کنند. به جای محدود شدن به صفحههای تخت دوبعدی، کل جهان ما از طریق ترکیبی از واقعیت مجازی و فیزیکی به یک کامپیوتر تبدیل میشود.
همگرایی XR و هوش مصنوعی درها را به سوی امکانات بیشتری باز میکند. شبکه Mawari در حال آوردن عوامل هوش مصنوعی و چتباتها به دنیای واقعی از طریق فناوری XR است. این شبکه با پخش آواتارهای هوش مصنوعی مستقیماً در محیطهای فیزیکی ما، تعاملات معنادارتر و واقعیتری خلق میکند. امکانات بیپایان است – تصور کنید یک دستیار مجازی مجهز به هوش مصنوعی در خانه شما ایستاده باشد، یا یک دربان دیجیتال که در لابی هتل به استقبال شما بیاید، یا حتی یک مسافر هوش مصنوعی که در کنار شما در ماشین نشسته و شما را برای اجتناب از ترافیک سنگین راهنمایی کند. از طریق زیرساخت غیرمتمرکز DePin خود، این فناوری امکان حضور لحظهای عوامل هوش مصنوعی در زندگی ما را فراهم میکند.
این فناوری هنوز در مراحل اولیه است، اما تخیلی نیست. در آلمان، گردشگران میتوانند از آواتاری به نام اما (Emma) کمک بگیرند تا آنها را به بهترین مکانها و رستورانها در دهها شهر آلمانی راهنمایی کند. نمونههای دیگر شامل ستارههای پاپ دیجیتالی مانند Naevis است که مفهوم کنسرتهای مجازی را که از هر کجا قابل دسترسی هستند، پیشگام میکند.
در سالهای آینده، میتوان انتظار داشت که این محاسبات فضایی مبتنی بر XR با رابطهای مغز و کامپیوتر (BCI) ترکیب شود که وعده کنترل کامپیوترها با افکار را میدهند. BCIها از الکترودهایی که روی پوست سر قرار میگیرند استفاده میکنند و سیگنالهای الکتریکی تولیدشده توسط مغز ما را دریافت میکنند. اگرچه این فناوری هنوز در مراحل ابتدایی است، اما نویدبخش ارائه مؤثرترین تعاملات انسان و کامپیوتر ممکن است.
آیندهای یکپارچه
داستان رابط انسان و کامپیوتر هنوز در جریان است و با پیشرفت تواناییهای فناورانه ما، تمایز بین واقعیت دیجیتال و فیزیکی بیش از پیش محو خواهد شد.
شاید به زودی در جهانی زندگی کنیم که در آن کامپیوترها همهجا حاضر باشند و در هر جنبه از زندگیمان ادغام شوند، مشابه هولودک معروف در «استار ترک». واقعیتهای فیزیکی ما با دنیای دیجیتال ادغام خواهند شد و ما قادر خواهیم بود تنها با استفاده از افکارمان ارتباط برقرار کنیم، اطلاعات بیابیم و اقداماتی انجام دهیم. این چشمانداز چند سال پیش خیالی به نظر میرسید، اما سرعت سریع نوآوری نشان میدهد که چندان دور از ذهن نیست. بلکه چیزی است که اکثر ما در طول عمر خود شاهد آن خواهیم بود.
منبع: اخبار هوش مصنوعی